وبلاگ شخصی سمیراج



قبل از هر چیز باید بگم که من در زمینه آشپزی تجربه کافی ندارم.برای همین توی این دوران قرنطینه فکر کردم که بهترین کار میتونه یکم پیشرفت توی درست کردن غذاهای باب و اولیه باشه.
پس قبل از اینکه بخوام سراغ خوراک های سخت و دسر های فوق زیبا و خوشمزه برم،سعی کردم با غذاهای اصلی و آسون شروع کنم.
با فاکتور گرفتن تجربه های آشپزی که قبلا داشتم.میخوام گزارش غذاهایی که از امروز به بعد رو یاد میگیرم اینجا بنویسم.خب،پس بریم سر وقت یه غذای آسون و خوشمزه

من به شخصه عاشق ماکارونی هستم خصوصا اگه یه ته دیگ خوشمزه هم بهش ضمیمه شده باشه.کنار ماکارونی سالاد و ماست و نوشیدنی ها حرف زیادی برای گفتن ندارن اما یه ترشی مخلوط میتونه یک سر آدم رو به بهشت ببره و برگردونه
خواهرم میگه درست کردن جدا جدای مواد ماکارونی و آخر کار مخلوط کردنشون باعث میشه طعم جداگونه هر کدوم رو بیشتر حس کنی.اما با این حال من امروز از پخت همزمان مواد نتیجه خوشمزه ای گرفتم.
بزارید اینجور بهتون بگم مواد ماکارونی میتونه هر چیزی باشه و همه جوره میتونه خوشمزه بشه از ذرت و نخودفرنگی تا پیاز و سیر می تونید هر چیزی که گِل دستتون(دم دستتون) رسید.خورد کنید.اما مواد امروز من برای چهار نفر این ها بودند:
یک پیاز کوچولو
دو حبه سیر
یک هویج
یک سیب زمینی متوسط
نصف فلفل دلمه ای
دو قارچ متوسط
همه رو نگینی خورد کردم الا سیر،مامان میگه اگه سیر رو اول بریزیم ممکنه بسوزه.ماهیتابه رو روی گاز گذاشتم و به اندازه کف ماهیتابه روغن سرخ کردنی ریختم و گذاشتم با شعله کم یکم روغن داغ شه.از من به شما نصیحت اگه نذارید روغنتون داغ شه موادی مثل سیب ممکنه بچسبن.بعدش مواد رو ریختم و در ماهیتابه رو گذاشتم و اجازه دادم به حال خودشون بپزن و گه گاهی هم یه همی میزدم.وقتی دیدم موادمون نرم شد ادویه جات و رب و نمک فلفل و اضافه کردم راستی من از ده دقیقه قبل سویا رو هم توی آب خیسونده بودم.راستش من به شخصه آدم گوشتی نیستم اما اگه شما گوشت دوست دارید،به مقدار لازم گوشت چرخ کرده رو تفت بدید و سرخ کنید و به مواد اضافه کنید.حالا دیگه سویا و سیر وادویه جات رو اضافه کرده بودم.آبی که سویاها رو باهاش خیس کرده بودم باعث شد مواد روی شعله کم بهتر جا بیوفتن.
مواد رو رها کردم و رفتم برای ته دیگ سیب حلقه کردم یه سیب بزرگ برای قابلمه من کفایت کرد و بعد قابلمه رو آب کردم و گذاشتم روی شعله متوسط که جوش بیاد.مامان سریع و به موقع سر و کله اش پیدا شد و گفت یادت نره نمک بریزی که ماکارونی ها به هم نچسبن همینطور یادآوری کرد که اول ماکارونی شکلی ها رو بریزم که دیرپزترن و بعد ماکارونی رشته ای رو منم مو به مو اجرا کردم.البته اعتراف کنم که کمی دیر ماکارونی رشته ای ها رو اضافه کردم و یادم رفت بهمشون بزنم که متاسفانه یک چهارم ماکارونی رشته ای هام به هم چسبیدن و به فنا رفتن(فنا معده من بود).بعد که ماکارونی ها نرم شدن،با آب سرد آبکششون کردم.ته قابلمه روغن ریختم و کمی که داغ شد سیبا رو چیدم.و بعد یه لایه ماکارونی و لایه مواد،یه لایه ماکارونی و یه لایه مواد به همین ترتیب اضافه کردم و یه کوچولو هم روغن ریختم و در قابلمه رو گذاشتم.حالا دیگه وقتش بود که زمان کار خودش رو انجام بده.و یک ساعت بعد ماکارونی های من آماده خوردن بودن.


 
 
   تا حالا به نظم به شکل یک رویداد ویژه نگاه کردید؟ یعنی این که اون رو یک بار برای همیشه انجام بدید؟  اگه نه، حالا وقتشه که یه تغییر اساسی توی تصورتون از نظم  بدید. این همون چیزیه که ماری کندو در کتابش از اون به عنوان جادوی نظم یاد میکنه.این کتاب، پر از نکته ها و راه حل های عملی برای نظمه که بهتون نشون می ده نظم چقدر می تونه لذت بخش باشه و زندگی ما رو عوض کنه.از اونجایی که دم دمای عیده فکر می کنم این مطلب می تونه کمک زیادی کنه که یک بار برای همیشه آرامش حاصل از نظم رو تجربه کنید.
من توی این پست 6 تا از نکات ارزشمندی که از این کتاب یاد گرفتم رو بهتون میگم و امیدوارم که خونه تی امسال متفاوت تر از هر سال  باشه:
ادامه مطلب

این روزها همه به شدت طرفدار شبکه ها ی اجتماعی هستند.جدا کردن ثانیه ای ما آدم های امروز از این دنیای ارتباطات مجازی سخت ترین انقلاب ناشدنی قرن حاضره.قبل از هر چیز بگم هیچ کس مجذوب تر از خودم به این شبکه ها نبود.اگه اینستاگرام خسته کننده می شد با باز کردن یک اکانت فیسبوک به خیال خودم انگیزه بیشتری برای به فنا دادن دستی دستی اینترنت و از همه مهم تر وقتم میدادم.اما امروز که دارم این مطلب رو مینویسم تنها جایی که میتونید از من اثری از حضور آنلاین ببینید همین وبلاگ نوپا و ایمیل تار عنکبوت بسته ای که بعید میدونم روزی پر از پیام های دوستانه بشه.اینها رو نمیگم که بگم بله من آدم خاصی هستم و با شما که چند تا پروفایل مجازی دارید فرق دارم.صرفا دارم از یه تغییر شدنی حرف میزنم که برای من خیلی قشنگ و مفید بود.و یکی از انگیزه هایی شد که یه بازنگری به سبک زندگیم بیاندازم و فکر کنم دارم چیو به دست میارم و چیو از دست میدم.

بعد از حذف تمام شبکه های مجازی؛حنی واتس آپ و تلگرام تنها دلیلی که هنوز منو قانع میکرد حداقل حضوری توی این دنیای صفر و یک ها داشته باشم علاقه شدیدم به نوشتن بود.و بهترین راه کردن این خواسته چندان هم غیر قابل پیش بینی نیست.بله یک وبلاگ ساختم.اما اولین و دومین سرویس وبلاگ نویسی به شدت منو مایوس کردن.نه خبری از ضمانت در خطر نبودن نوشته ها بود نه امکاناتی رو در اختیار کاربر قرار میدادن که بگی اینجا دیگه خونه خودمه.داستان که به اینجاها رسید شروع کردم به وبلاگ های آزمایشی ساختن توی سرویس های دیگه و همونطور که توی صفحه درباره ی سمیراج هم گفتم تنها جایی که می شد با خیال راحت حرفاتو بیان کردن خود بیان بود.

این شد که بالاخره یه خونه مجازی هم پیدا کردم.و امیدوارم که همینطور که با ذوق تمام مینویسم روزی خواننده هایی هم پیدا کنم که منو لایق بدونند و برای خوندن متن هام اندکی از عمر با ارزششون رو صرف کنن.

خب اینم از اولین پست وبلاگ.فعلا تا بعد دوستان


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دانلود رایگان کتاب نقشه کشی سازه Dr. Hossein Latifi •موجودی به نام من• آموزش موسیقی فرازهای زیست شناسی در دعای عرفه #من_قاسم_سلیمانی_هستم scratch eatingwell کانال و گروه تلگرام مطالب خواندنی